سعی نکنید بگویید دنیا یک زندگی به من بدهکار است. دنیا چیزی به شما بدهکار نیست مارک توین
در این مقاله به دو موضوع میپردازیم
پس بهتر است در شروع کار این را عنوان کنم که تصمیم بگیرید از کاری که انجام می دهید لذت ببرید و در مرحله بعد از قلبتان پیروی کنید. بگذارید بیشتر توضیح بدهم:
بعضی افراد هستند تحت فشار خانواده یا محیط یا اوضاع اقتصادی مجبور هستند دست به کارهایی بزنند که از آن ها لذت نمیبرند و فقط برای امرار معاش اقدام میکنند. پس بهتر است در ابتدا برای دورانی کوتاه، بهترین انتخاب را داشته باشیم، که همان انتخاب شغلی فعلی مان است تا بتوانیم امران معاش داشته باشیم.
اگر به پول نیاز داریم باید شغل فعلی خودمان را ادامه دهیم. ولی در کنار کاری که انجام میدهیم به فکر برنامهریزی و مهیا کردن کارهایی باشیم که ما را به شغل اصلی که دوست داریم سوق دهند و در برنامهریزی آینده کارهای انجام دهیم که باعث خوشنودی مان شود.
بیشتر مواقع همه آدمها فکر میکنند دیگران کار راحتتر و سادهتری دارند. مثلاً همه پرستارها تصور میکنند پزشکان چقدر راحتند. یا کارکنان فکر میکنند که مدیران فروش چقدر در آرامش هستند. هیچ شغل راحت و ایده آلی وجود ندارد. هر کاری مشکلات و سختیهای خودش را دارد. اصلا افراد در قبال کارهایی که خودشان نمیتوانند یا نمیخواهند انجام دهند به ما پول میدهند. اگر همه کارها توسط خودشان انجام میگرفت. شغلی ایجاد نمیشد.
پس اگر شغلتان را دوست ندارید دو راه را میتوانید انتخاب کنید
برخیها همه امور را بر اساس، قوانین را علت و معلول می دانند. مثلاً میگویند اگر کار خوبی پیدا کنم، خوشحال هستم. اگر همسر ایده آلی پیدا کند خوشبخت هستم. اگر این مبلغ پول دستم بیاید حتماً شرکت می زنم.
در صورتی که این واقعاً مشکل رو حل نمیکنه. اگر شما با همین سرمایه ای که دارید، ۱۰۰ در۱۰۰ تلاش خود را برای کارتان انجام دهید خوشنودتر میشوید.
زمان مدرسه را به خاطر دارید. اگر آن موقع تکلیف را برای خوشحالی معلم و والدینتان انجام میدادید، ولی الان تلاش نمیکنید تا باعث خوشحالی رئیستان شوید، شما این کار را برای خودتان انجام میدهید.
پس دو دلیل وجود دارد که ما کارهایمان را خوب انجام میدهیم:
یکی اینکه وقتی تلاش خود را میکنیم خشنودتر میشویم
دوم اینکه دنیا، تنبلی و تکبر را تنبیه میکند.
اگر همه کارها را سرسری انجام دهید. اشتباهات زندگی را مرتب تکرار کنید. عاقبتش چه میشود؟
نتیجه لازم را نمیگیرید. اگر ورزشکاری، حریف خود را دست کم بگیرد یا تاجری که رقیب خود را ضعیف قلمداد کند، در نتیجه، این خودش است که ضرر میدهد.
پس میتوان گفت که این حرف را به خود نگوییم که اگر کار خوبی داشته باشم روحیم را بالا میبرم، بلکه اینگونه است که اگر کار خوبی ارائه دهی روحیه خوبی داری.
افرادی که از کار خود لذت میبرند، زمانی که از خواب بیدار میشوند به خود میگویند امروز بهتر از دیروز میشود و به خودم قول می دم که امروز موثرتر نسبت به دیروز باشم و زمان بیشتری را برای کارم وقت میگذارم. این امکان وجود دارد که موثرتر یا بهتر از دیروز خود نباشد، اما مهم این است که با این روحیه شروع به کار کرده است و رضایت و خشنودی بیشتری از خودش دارد.
در کارتان به موضوعاتی مثل شانس اعتقاد نداشته باشید، بلکه تعهد را پیشه بگیرید و برای پیشرفت کردن، از خود گذشتگی کنید.
چنانچه بگوییم اگر استعداد داشتم این کار را انجام میدادم، کم لطفی کردهایم. زیرا برجسته بودن در مدارج بالا چیزی بیش از استعداد نیاز دارند.
این نکته را بزرگ نوشتم و بر سر میزم قرار دادم دوست داشتم به شما هم بگویم:
”همیشه سعی کنید بیشتر از حقوقی که میگیرید کار کنید. زیرا روزی خواهد رسید که بیشتر از کاری که میکنید حقوق خواهید گرفت”.
چند وقت پیش به کافهای رفته بودم. پیش خدمت با رفتارهای بیادبانه و با بیحوصله گی و روحیه متشنج با من برخورد میکرد و زمان زیادی طول کشید تا قهوه مرا آماده کند. زمانی که ازش سوال کردم که نظرت در مورد شغلش و اینجا چیست؟ فقط گفت که نمیخواهم اینجا باشم و برای این مرد کار کنم.
به این نکته توجه نمیکرد که او به خاطر رئیسش کار نمیکرد، بلکه به خاطر خودش کار میکرد. هیچ کدام از رئیسها و کارفرمایان، آدمهای کاملی نیستند. زمانی که شروع به کار میکنید، وظیفه شما تلاش کردن است نه اینکه فقط برای فردی که به شما حقوق میدهد، کار کنید. زمانی که خوب کار نمیکنید شما از رئیستان بیشتر رنج میبرید. زیرا او فقط مقداری از پول خود را از دست میدهد ولی شما عزت نفس، لحظات زیبای زندگی، شور و اشتیاق خود را باختهاید.
لذت بردن از یک کار، یک انتخاب است. اگر مجبور هستی در شغلی بمانی و تصور میکنی که شغل کسل کنندهای داری میتوانی آن را جالب و پرشور کنی، تا اگر فرصتی مناسب پیدا شد، بتوانی به کار جدید مورد علاقه ات بپردازی.
نتیجه اینکه در کار بیشترین تلاش خود را بکنید، نه به خاطر اینکه مورد توجه رئیس یا مردم یا افراد دیگری باشید. بلکه تلاش بیشتر باعث میشود از کارتان لذت ببرید.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتم یا سعی کنید از کاری که انجام میدهید لذت ببرید یا شغلتان را عوض کنید و به دنبال کار مورد علاقه خود باشید. اما وقت تلف کردن، غر زدن، بیهوده چرخیدن و یا در حال رقابت با همکاران و به نوعی با رئیس کل کل کردن فقط و فقط زندگی خودمان را هرچه بیشتر تاریک میکند.