نیروی محرک و انگیزش برای شروع کسب و کار

نیروی محرک و انگیزش برای شروع کسب و کار

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.

دلم می خواد برای ده دقیقه از فضای کار، درس به دور باشیم و حرف هایی بزنیم شاید بتونه یه تلنگری باشه برای اینکه خودمون رو پیدا کنیم و با خودمون مهربان رفتار کنیم.

شادکانی حق ماست

شادکامی حق ماست

ما به این دنیا آمدیم تا زندگیمان را شکوفا کنیم. ما می توانیم شادی و نشاط را در آغوش بگیریم، می توانیم به موفقیت برسیم و از سلامتی بهره مند باشیم، به خواسته های ارزشمند زندگی مان برسیم.

چه دلیلی وجود دارد که اکنون به شیوه دلخواه مان زندگی نمی کنیم؟

اگر میخواهی دلایل غم، شادی، موفقیت، شکست، برد را بدانید بهتر است مقابل نزدیکترین آینه بروید و به داخل آن نگاه کنید دلایل تمام این اتفاق ها به راحتی مشخص می شود.

این اندیشه ما درباره زندگی است که همه چیز را تغییر می دهد. گفته شده رویدادی به نام رویداد بد یا خوب وجود ندارد، طرز فکر ما به آن رویداد می تواند آن را خوب نشان دهد یا می‌تواند آن را بد نشان دهد.

چرا ما انسان ها نمی توانیم رویدادهای منفی زندگی مان را بپذیریم به آن ها رسیدگی کنیم و به چشم یک فرصت به آنها نگاه کنیم  و از آن ها درس بگیریم‌
 و دوباره در جای دیگر به صورت درست عمل کنیم.

آزاد و رها باشیم

برای ازاد و رها زندگی کردن می توان این تمرین را انجام داد، که اگر با انسانی یا رویدادی روبرو شدیم که برای ما ازار دهنده بود، بهتر است یک لحظه به ذهن خود استوپ دهیم و در دل آن رویداد فقط نکته مثبت و ارزشمند آن را جستجو کنیم.

مثلا اگر در کسب و کارمان موفق نشدیم، شکست خوردیم، با دوست یا رفیقی آشنا شدیم که به واسطه آن کسب و کارمون دچار مشکل شد، یک لحظه به جای غصه و غم به فکر نکته مثبت و ارزشمند آن باشیم.

یک حقیقت مهم در علم روانشناسی و موفقیت این است که نگرش های ذهنی منفی نسبت به خودتان و دیگران بزرگترین مانع است که بین شما و یک زندگی استثنایی وجود دارد.

نمی خواهم شعار گونه صحبت کنم ولی می توان از اتفاق ها و انسان های منفی به عنوان فرصت استفاده کرد. مشکلات، موانع، اتفاق های ناگوار، انسان های‌ نادرست و منفی همیشه در زندگی همه ما وجود دارند ولی این ما هستیم که باید دایم در حال مبارزه باشیم تا بتوانیم از آن ها  فرصتی ویژه بسازیم.

پیدا کردن استعداد های نهفته

پیدا کردن استعداد های نهفته

ما در جایگاه انسانی باید به کار و تلاش به پردازیم و توانایی ها و استعدادهای نهفته خود را پیدا کنیم،  شاد و سرزنده زندگی کنیم و در عمق وجودتان سرشار از خوشبختی باشیم.

 اگر بخشی از زندگیمان اندوه و نارضایتی وجود دارد می توانیم به درون خود مراجعه کنیم و به اندیشه ها و احساسات خود یک نگاهی بیاندازیم به روانشناسی زرد اعتقادی ندارم، اینکه به هر آنچه فکر کنی به آن می رسی، نه قطعاً به این صورت نیست. مشکلات، ناکامی‌ها، شکست‌ها، انرژی منفی، انسان های نادرست در سر راه ما وجود دارند، حرف سر این که این ها نباشند نیست، ولی می‌توان با نگاهی دیگر برخورد کرد، آن ها را جوری ذوب و حل کنیم تا در نهایت این ما باشیم که به آرامش درونی برسیم.

ما شگفت انگیز هستیم

ما شگفت انگیز هستیم

چرا نمی‌پذیریم که انسانی خوب، شگفت انگیز، محترم و ارزشمند هستیم. شالوده نارضایتی ما از این است که نمی توانیم ارزشمند بودنمان را بپذیریم.
قطعاً امور و فعالیت هایی ارزشمند می شوند که ما به آنها ارزش و اهمیت بدهیم. چگونگی احساس ما درباره مهم بودن مان، چگونگی زندگی مان را رقم می زند. اگر احساس مهم و ارزشمند بودن داشته باشیم انسان های شاد و موفقی می شویم. شاد و موفق بودن این نیست که در همه مراحل بدون هیچ موانعی، شکستی و هیچ مشکلی جلو برویم، اتفاقاً این طور نیست، انسان هایی که احساس ارزشمند بودن و مهم بودن می کنند با وجود تمام این موانع باز شاد هستند و باز احساس موفق بودن می کنند.

با خود رو راست باشیم

انسان هایی که خود را کم ارزش و بدون اهمیت می دانند، غمگین و ناامید می شوند و دائم زمزمه می‌کنند که من شایسته نیستم در نتیجه این احساس به زمین و زمان ناسزا می‌گویند و به گونه‌ای رفتار می‌کنند که هم به خودشان و هم به دیگران آسیب می رسانند.

با خود روراست باشیم، اگر در کار شکست خوردیم و موفق نبودیم، اول بررسی کنیم ببینیم آیا تلاش لازم و درست را انجام دادیم، یا از زمان و مکان درست بهره بردیم، اگر جواب شما بله است، پس باید فکر کنید توانایی واقعی خود را پیدا کنید. آن موقع می شود گفت توانایی واقعی خود را کشف نکردیم. همه ما شایسته این هستیم که دنیا و زندگی مان را به شیوه ای مناسب و دلخواه خودمان بسازیم. باور داشته باشید بالاخره توانایی ها و استعدادهای خود را پیدا می کنید و این ها عامل مهمی می‌شوند که شما را به جایگاهی شایسته خواهند رساند.

آیا همه موانع و محدودیت ها واقعی هستند

آیا همه موانع و محدودیت ها واقعی هستند

بسیاری از باورها و فکر های منفی و محدود کننده مبنا حقیقی یا واقعی ندارند.
این را که می گویم بارها و بارها تجربه کردم، خیلی از باورهای ما از دوران کودکی به خاطر اتفاقات و ناکامی‌هایی که داشتیم، به علایقی که به آن نرسیدیم درون ما شکل می گیرند، ذهن کودک تشخیص خوب و بد را نمی دهد اما خاطره آن رویداد منفی را برای همیشه به عنوان یک باور غلط در خود ذخیره می کند و وقتی به سن بزرگسالی می رسیم در جایگاه‌های مختلف، در رویدادهای مختلف، آن باور منفی و محدود کننده بیدار می شود و به ما می گوید، نه تو نمی توانی، تو ارزشمند نیستی.

فرار و فراموشی را کنار بگذاریم

گاهی وقتی با خود فکر می کنم نسبت به باورهای منفی خود دچار تردید می شوم و احساس می کنم خیلی از آن ها حقیقی نیستند و من در زندگی لحظاتی  که موفق، پیروز و شاد بودم را زیاد تجربه کرده ام.

کاملاً اشتباه است که بگوییم گذشته را فراموش کن؟!!! مشکل اینجاست ما از باورهای غلط، اتفاق های منفی در زندگی و کودکی خود نمی توانیم فرار کنیم چون جزئی از سرشت ما شده است.

ترس ها را به آغوش بکش

ما باید با وجود ترس ها، ناراحتی ها، غم ها زندگی کنیم. باید بپذیریم و آنها را در آغوش بگیریم.

 دشمن بزرگ ما فقط و فقط تردیدها و ترس هایمان است.خیلی از این ترس ها و تردیدها معنای حقیقی ندارند، اما ما در طی سال ها آن ها را پذیرفته ایم یا دیگر درباره آن ها تردید نداریم.

صحبت دلنشین شکسپیر

شکسپیر در نمایشنامه اش به نام طوفان چنین می‌گوید گذشته فقط سرآغاز است، رویدادهای اتفاق افتاده در زندگیتان فقط مقدمه هستند تا برای زندگی شگفت انگیزی آماده شوید که در آینده، آن را پیش رو خواهید خود دارید.
پس به این نکته توجه کنیم مهم نیست که حرکت ما از کجا آغاز شده و مهم این است که قصد داریم به کجا برسیم.

مرمر با ارزش درون

ما مانند یک سنگ مرمر با ارزش هستیم که در داخل باتلاق گیر کرده است. با وجود تمام ترس ها و موانع، وجود واقعی خودتان، با ارزشمند بودن و مهم بودن خودتان را نیز ببینید.

درست است که موانع باعث می شوند شما بهترین خودتان نباشید اشکالی ندارد، انقدر بین گل ها و شنزارها بگردید تا سنگ مرمر درونی خود را پیدا کنید، شاید برای این چیزی که هستید انرژی کافی نگذاشتید، جای خود را پیدا نکردید یا باید مسیر دیگری را امتحان کنید، اما دچار اشتباه نشوید، شما ناتوان نیستید. یک بار از خودتان سوال کنید اگر بخواهید جور دیگری باشید چه چیزی را انتخاب می کنید؟ عمیق فکر کنید، اگر این باورها حقیقت نداشته باشد چه می شود؟ اگر استعداد و توانایی واقعی خود را پیدا کنید چگونه زندگی می کنید؟ اگر خود واقعی‌تان شکوفا شود چه کارهای متفاوتی را شروع می‌کنید؟ به همه این ها فکر کنید.

جملات انگیزشی کسب و کار عباراتی هستند که می توان از آن ها برای الهام بخشیدن و هدایت همکار های خود به سوی موفقیت استفاده کنید و به عنوان مثال کار تا زمانی که انجام نشود همیشه غیر ممکن به نظر می رسد و این نقل قول ها نمونه ای از تکنیک های جلب مشارکت کارکنان است و این عبارات می توانند روحیه و عملکرد افراد در هنگام کار را بهبود ببخشند.

مهندس شیوا قرنفلی

0 0 votes
امتیاز شما به این مطلب
Subscribe
Notify of
0 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
View all comments