تکنیک های دستیابی به موفقیت در زندگی شغلی

به سمت موفقیت

در این عالم تبعیض وجود ندارد، قوانین موجود در طبیعت برای همه انسان ها یکسان می باشد. فرقی نمی کند که شما چوپان هستید یا یک برنامه نویس رایانه یا عکاس یا یک بازاریاب، طبیعت برای همه یکسان عمل می کند.

قانون بذر

در ابتدا صحبت‌هایم را با قانون کاشت و برداشت آغاز می‌کنم. قانون بذر بر سه اصل پایه‌ریزی شده است: کاشت داشت و برداشت. کشاورز در ابتدا باید زمین را شخم بزند، آماده کند بعد دانه را بکارد، آبیاری کند و مدتی انتظار بکشد تا محصول را برداشت کند. در دنیای ما انسان ها آبیاری کردن و کاشتن دانه همان تلاش کردن و انتظار کشیدن برای رشد، همان بردباری کردن می باشد. ( پس تلاش با بردباری مساوی است با نتیجه)

تلاش + بردباری= نتیجه

این قانون برای همه یکسان می باشد. امروز بکار، مدتی صبر کن، بعد برداشت کن. منظور از بردباری در اینجا چه می‌باشد؟

دنیا همیشه به آن صورتی که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود، گاهی باید واقعاً بردبار بود تا به نتیجه دلخواه رسید مثلاً شخصی می‌گوید من کارم در رستوران می‌باشد اگر کار بهتری داشتم حتماً آن را جدی می‌گرفتم. این طرز فکر اشتباه می باشد اگر تو در شغل خود بهترین باشی، مطمئنا کسانی هستند که به تو توجه می کنند و تو را تشویق می کنند تا احساس بهتری نسبت به خودت پیدا کنی و حتی بتوانی به دنبال کاری که دوست داری بروی.

یا شخص دیگری می گوید اگر پست بهتری به من بدهند دیگر سرکار نمی خوابم. همه چیز نیاز به تحمل و بردباری دارد.

آنچه می خواهیم نمی شود

پیام دیگر که از قانون کاشت یاد می گیریم این است که همیشه میزانی که می کاریم برداشت نمی کنیم. امکان دارد بخشی از بذر را باد با خودش ببرد یا طعمه پرندگان شود. برای همین محصول اندکی برای ما باقی می ماند. شاید بگوییم، منصفانه نیست اما زندگی همین است.

مثلاً برای پیدا کردن دوستان خوب باید با تعداد زیادی آشنا شویم. برای استخدام یک کارمند خوب باید با ۵۰ نفر مصاحبه کنیم. برای داشتن مشتری دائم باید صدها مشتری را جذب کنیم و برای پیدا کردن یک رستوران خوب باید به رستوران های زیادی سر بزنیم. به طور قطع در طول زندگی مان دوستان زیاد، عقاید و کارمندان خود را از دست می دهیم، باید این موضوع را درک کنیم و این واقعیت را بپذیریم.

علت و معلول

تلاش کردن در زندگی رکن بسیار مهمی است. پس اگر یک روز احساس کردید که دنیا با شما بی رحم شده است باید متوجه شوید که کجای زندگی تلاش نکرده اید. برای داشتن زندگی بهتر باید تلاش کرد. آیا تا به حال شنیده اید که کسی بگوید من سحر خیز هستم، ورزش می کنم، مطالعه کافی دارم و در کارم بسیار پرتلاش هستم، اما با این وجود اتفاق خوبی برایم رقم نمی خورد. (بیشتر افراد جوابشان منفی است) مطمئن باشید اگر در زندگی اتفاق خوبی برایتان نمی‌افتد، مقصر شما هستید. اگر بپذیرید با تلاش تان می توانید سرنوشت خودتان را تغییر دهید، دیگر احساس قربانی بودن در زندگی ندارید.( درصد زیادی از افراد با تلاش می توانند به خواستشان برسند). قانون علت و معلول برای همه یکسان می باشد.

از مسیرهای کوچک شروع کنید

از بازی های کوچک شروع کنید و بعد وارد بازی های بزرگتر شویم. برای رفتن به مسابقات جهانی در ابتدا باید از مسابقات محلی و بعد شهری، استانی، کشوری آغاز کنید. برای متخصص شدن باید از کلاس اول شروع کنید. این اصل همیشه وجود دارد که هر چه شما بهتر می شوید، بازی زندگی هم بزرگتر می شود.

اگر ماشین بزرگ و با کیفیتی می‌خواهید در ابتدا پس‌انداز کردن را یاد بگیرید. اگر می‌خواهید سخنران بزرگی شوید در ابتدا برای خانواده خودت سخنرانی کنید، اگر فردی بگوید من نمی خواهم استعداد های خود را برای افراد کمی به نمایش بگذارم، این طرز فکر اشتباه است. اگر کسی نتواند برای شش نفر هنرنمایی کند نمی تواند برای هزاران نفر این کار را انجام دهد.

پس سعی کنید اول مسیر های کوچک آغاز به کار کنیم.

همیشه این سوال را از خودت بپرس، که با آنچه در اختیار داری چه خواهی کرد. اگر جواب دهید “کار زیادی نمی توانم انجام دهم” معلوم است که مشکل را حل نخواهید کرد.

دنیا به تلاش پاداش می دهد.

پیدا کردن مهارت ها

اگر زندگی داشتی که بسیار خسته کننده و ملال آور بوده و به افرادی نگاه کردی که زندگی شاد و خیره کننده ای داشتند و با تعجب از خود پرسیدی، چرا زندگی این افراد تا این حد برایشان شیرین و لذت بخش است با کمی دقت در زندگی آن ها متوجه می شویم که آن ها از یک جا شروع کردند و گام اول خود را برای موفق شدند برداشته اند و گام های بعدی را نیز به ترتیب پیموده‌اند. گاهی اوقات بزرگترین مشکل ما “سخت گیر بودن” ما است.

در زندگی شغلی به ما پیشنهاد می شود آن را رد می‌کنیم و می‌گوییم این شغل مورد نظر ما نیست. در حال حاضر این تنها شغلی است که به ما پیشنهاد شده است، پس بهتر است این فرصت را غنیمت داشته باشیم و آن را بپذیریم. و در این مسیر مهارت‌های خود را در آن امتحان کنیم. با این کار هم می‌توانیم خود را فردی پخته‌تر و موثرتر کنیم و هم می‌توانیم به سمت شغل مورد نظرمان هدایت شویم.

فرصت های بهتر

اگر پیدا کردن شغل مناسب برای ما دشوار است، بدون معطلی از شغل های کوچک که به آن نزدیک می باشد شروع کنیم. پس می‌توان به این صورت بیان کرد که از هر کجا که می توانید شروع کنید. هر فرصت و هر شغلی که پیش روی شماست و بیشترین تلاش خود را انجام دهید. (منظور از شغل های کوچکی که مرتبط با علایق یا استعداد شما می باشند، البته گاهی اوقات چاره ای برای شروع کار نداریم حتی بدون در نظر گرفتن علاقه). مطمئن باشید فرصت های بهتر به سراغتان خواهد آمد. با هر گامی که بر می دارید گام های بعدی برای شما باز می شود.

افرادی که در گوش شما زمزمه می کنند که نمی‌توانید موفقیت کسب کنید، دو گروه هستند؛ اول، کسانی هستند که خودشان دست به تلاش نمی زنند و دوم، از تلاش و موفق شدن شما واهمه دارند.

موفقیت در کار موضوع بسیار مهمی است که می تواند سرنوشت افراد را به کلی تغییر دهد و البته برای اینکه در محیط کار موفق شویم موارد زیادی نقش دارند که با بررسی و افزایش تمرکز و کنترل ذهن می توان مسیر موفقیت را هموارتر کرد و با خیال راحت این مسیر را طی کرد.