بدترین تبلیغات هم می تواند منبع آموزش و الهام باشند. نقادان بزرگ نویسندگان بزرگی شدند. در خصوص تبلیغ نویسی، زیاد متن بنویسید، همین باعث می شود خوب یاد بگیرید.
دیوید اوگیلوی می گوید چیزی که حاضر نیستید به خواهر و مادر خود بفروشید اصلاً به مردم هم نفروشید.
خرید، یک لذت است، نگاه تبلیغ نویس می تواند به عنوان لذت باشد یا یک نگاه گول زننده ی مردم باشد. محصولی که قرار است تبلیغ کنید را باور داشته باشید، تا تبلیغ نویس خوبی شوید وگرنه مثل یک کلاهبردار و شارلاتان می شوید.
احساس نکنید که تبلیغ را برای یک بچه دبستانی یا یک احمق می‌نویسید، اگر همچین حسی دارید اصلا شروع به نوشتن نکنید.
با مخاطب مشخص، یک گفتگوی صمیمانه داشته باشید، نگران نوشتن متن های بد نباشید آزمودن خیلی عالی است.
الگوهای تبلیغاتی
برای داشتن تبلیغاتی خوب راهکار را از دل محصول بیرون بکشید! این جمله یعنی چی؟ یعنی از ویژگی های متمایز محصول استفاده کنید و برای تبلیغات از آن بهره ببرید.
چند مرحله برای تبلیغ نویسی بیان شده است:
توجه حواس پنجگانه را جلب کنید، یعنی استفاده از کلمات بوییدن و چشیدن، طبیعت و حیوانات. در این صورت مخاطب ما ارتباط نزدیکتری با متن و با تبلیغ پیدا می کند.
یعنی با به کار بردن واژه هایی که در آن بیان کننده بوییدن، چشیدن و چیزهایی که افراد هر لحظه با آن سر کار دارند، می توان همزاد پنداری را در افراد بیشتر کرد تا ارتباط نزدیک تری با تبلیغ ما پیدا کنند.
ما به عنوان یک کپی رایتر باید کاری کنیم تا اعتماد مخاطب را جلب کنیم. این طور نباشد که احساس کند یک تکلیفی را داریم انجام می دهیم و فقط یک وظیفه بر دوش ماست که باید به اتمام برسانیم. برای ایجاد اعتماد سازی یا ادعایی که می کنیم باید کلمات صادقانه به کار ببریم، می توانیم نمونه رضایت مشتریان را ذکر کنیم یا فیلم های رضایت مشتری را بارگذاری کنیم.
برای ایجاد اشتیاق در مخاطب باید تبلیغ ما به صورتی باشد که فرد خواننده مشتاق شود و دچار شعف شود که کاش زودتر این تبلیغ را می‌دید و ای کاش زودتر این راه را پیدا می کردم. کپی رایتر باید اشتیاق برای حل مشکل و برای حل بحران افراد ایجاد کند. برای ایجاد اشتیاق می توانیم بگوییم محصول ما چه سودی برای شما دارد و می توانیم از داستان گویی و تصویرسازی و وبینار استفاده کنیم و مشکل مخاطب را بیان کنیم و آن را با ایجاد اشتیاق به سمت خود بکشانیم.
می توانیم از اضطرار برای خرید استفاده کنیم. در مرحله اضطرار می توانیم از محرک های هیجانی کمیابی استفاده کنیم. مانند آخرین مهلت، خرید محدود، به عنوان نمونه: اگر می خواهی راحت تر صحبت کنی، بیان بهتری داشته باشی “فقط سه روز به اتمام ثبت نام این کلاس مهارتی مانده” یا برای داشتن زندگی مرفه هر چی زودتر بسته آموزشی ما را که “فقط دو عدد مانده تهیه کنید”.
مرحله بعدی درخواست سفارش می باشد.
در مرحله درخواست سفارش شماره تلفن بگذارید و از کلماتی که مانند” به خرید اقدام کنید”” کلیک کنید” استفاده کنید.
در کل اگر بخواهیم ۵ مرحله تبلیغ نویسی را خیلی خلاصه بیان کنیم می شود:
سلام، به من اعتماد کن، به من احتیاج داری، عجله کن و در نهایت بخر.
یک مدل چهار مرحله جوبیتال هم ارائه شده که شامل:
مطرح کردن مشکل
دادن یک قول
اثبات آن قول
و پیشنهاد قیمت می باشد.
مثلا اگر موسسه تندخوانی می‌خواهد برای موسسه خود تبلیغ بنویسد، با توجه به این ۴ مدل چهار مرحله ای می‌توانیم بگوییم:
قدم اول مطرح کردن مشکل:
دوست داری کتابخوانی اما چون سرعت پایینی داری نمی توانی
قدم دوم دادن یک قول:
آموزش های ما باعث می شود در عرض دو ماه آنقدر تندبخوانی که کتابخانه ات جای سوزن انداختن نداشته باشد. سوم اثبات قول:
برای اثباب قول می توان از رضایت مشتری ها در سایت و نظرات دوستان استفاده کنید. حتی می توانید، ویدیوهایی از نظرات افراد راضی قرار دهید.
مورد چهارم پیشنهاد قیمت
این تغییر شگفت انگیز ۲ ماهه را می توانی از این قسمت دانلود کنی تا هر چه زودتر به خواسته خود برسی.
در نهایت می‌توان گفت با مخاطب همدلی داشته باشید سه تا سوال از خودتان بپرسید:
1. مشتری چه احساسی دارد چه چیزی آن را اذیت می کند یا چه چیزی باعث آزرده خاطر شدن آن می شود.
2. در مرحله بعد احساس آن را تایید کنید.
3. در مرحله آخر احساسش را با محصولاتتان گره بزنید.
فکر کن دوستت روبرویت نشسته و داری باهاش صحبت می کنی، سعی کنید با صداقت و صمیمانه محصول تان را معرفی کنید. (صداقت خودش قدرت می آورد).
اکثر تصمیمات از روی احساسات گرفته می شود. این خود کالا نیست که انتخاب می شود، بلکه تصویر آن کالاس که توسط افراد انتخاب می‌شود. باید سعی کنیم از کالای مان یک تصویر سازی مناسب داشته باشیم. تصویر سازی موثر، کالای ما را در اولویت انتخاب مردم قرار می دهد به مرور زمان با این تصویر به یاد ماندنی، افراد فکر می‌کنند که یک آشنا را دیده‌اند و کالا به آشنای آن ها تبدیل می شود، انگار که دوستی پیدا کرده اند.
یک مدل دایره طلایی را پیشنهاد می دهد شامل w ۳
Why
Who
What
دو مدل نگاه کردن به محصول وجود دارد:
نگاه از بیرون به داخل:
در هنگام تبلیغ نویسی دید از بیرون به داخل داشته باشیم. یعنی بیاییم از بیرون به محصول نگاه کنیم. می توانیم بگوییم طراحی زیبا دارد و کار با آن آسان است و ما محصولات عالی داریم.
نگاه از داخل به بیرون
یک نگاه دیگر نگاه از درون به بیرون است، یعنی باور برای تولید محصول
در خصوص باور، شرکت اپل دید از داخل به بیرون دارد و به این صورت گفته است، هر کاری که انجام می دهیم به تغییر وضعیت موجود باور داریم. ساخت محصولات ما کاربرپسند است و کامپیوتر های عالی را تولید می کنیم.
مشتریان ما در وضعیت های
منطقی
احساسی
عرفی قرار دارند.
مشتریان منطقی با عدد و رقم و دلیل به راحتی قانع می‌شوند
مشتریان احساسی با تصویر می توان در آن ها تاثیر گذاشت.
و مشتریان عرفی، دوست دارند تایید بقیه را داشته باشند، اینکه جامعه چی دوست دارد روی آن ها تاثیر گذار است. باید در یک تبلیغ نویسی، نوشته ما طوری باشد که بتواند هر سه گروه را راضی نگه دارد.
اولین گام در هر پروژه کپی رایتینگ و تبلیغات نویسی این است که محصولی را که می خواهید بفروشید بطور کامل بشناسید و برای تبدیل شدن به تبلیغ نویس در سطح جهانی (۵٪ بالا) تنها به حدود یک ماه کار متمرکز نیاز دارید و برای اینکه تبدیل به استاد تبلیغات نویسی شوید و از ۵% به ۱% افراد بالای لیست برسید باید بگوییم که نیاز به سال ها تمرین و تعهد کاری دارید.
مهندس شیوا قرنفلی
وب راکس مرکز تخصصی مشاوره در زمینه راه اندازی کسب و کار اینترنتی از طراحی سایت ، سئو و پشتیبانی ، بازاریابی و فروش می باشد
تهران، میدان فردوسی ، خیابان استاد نجات اللهی
