برای نوشتن تبلیغات باید از اصولی خاص استفاده کرد تا مخاطب ترغیب و جذب شود به سراغ محصول ما بیاید. می توان از یک سری روش ها استفاده کرد تا بتوان هرچه بیشتر در دل مخاطب جا باز کرد.در ادامه به برخی از مواردی که جذابیت تبیلغ را بیشتر می کند اشاره می کنیم.
مثلاً زمانی که می خواهیم متن تبلیغاتی بنویسیم، بهتر است آن را به صورت مثبت به کار ببریم. یعنی جمله مثبت بنویسیم. برای نمونه چند جمله منفی را ذکر می کنیم تا شما متوجه شوید که منظور از نوشتن جمله مثبت چیست. برای تبلیغ چیپس اگر بگوییم “هیچ نوع مواد نگهدارنده ای ندارد” یا در تبلیغ فرش بگوییم “بدون افزایش قیمت” با فرش فلان
این دو مثالی که ذکر شد هر دو تبلیغات هایی بودند که از جمله منفی برای بیان تبلیغاتشون استفاده کردند، اینکه هیچ نوع مواد نگهدارنده ندارد در تبلیغ اول و بدون افزایش قیمت در تبلیغ دوم این ها جملات منفی هستند که تاثیر خوبی روی ذهن مخاطب ندارند. بهتر است برای بیان تبلیغات از جملات مثبت استفاده شود.
ایجاد حس خوب در تبلیغات، زمانی که می خواهیم تبلیغی را بنویسیم، خیلی بهتراست که به موارد جانبی تبلیغ نیز توجه کنیم و از طریق همین موارد جانبی احساس خوشایند و خوب به مخاطب القا کنیم.
مثلاً اگر تبلیغ موزه ای را داشته باشیم اگر فقط ذکر کنیم موزه در باغ فردوس و امثال این شاید، ماندگاری کمتری در ذهن مخاطب داشته باشد. اما زمانی که بیان می کنیم، کافه تریا در کنار موزه و جزئیات بیشتری مانند رستوران، عکس، ثبت خاطرات را در تبلیغ مان اضافه می کنیم، انگیزش را افزایش می دهیم و احساس خوشایندی به مخاطب می دهیم و بیشتر در دل و جان اون جا می گیریم.
یکی از راه های بسیار عالی برای ماندگاری تبلیغ در ذهن نوشتن شعار تبلیغاتی است.
شماتصور کنید، مسئول نوشتن شعار تبلیغاتی برای شرکت اپل یا شرکت مایکروسافت هستید یا یک شرکت بزرگ فرضی را برای خود تصور کنید و برای آن شعار تبلیغاتی بنویسید.
با نوشتن شعار، تکنیک های نویسندگی را یاد می گیرید و در ضمن، شعار تبلیغاتی بیشتر از اسم محصول در ذهن ها می ماند و این اهمیت شعار تبلیغاتی را نشان می دهند.
بیاییم با هم چند مثال برای شعار تبلیغاتی بررسی کنیم. مثلا برای تبلیغ پودر برف شعار تبلیغاتی به “سپیدی برف” و چیپس مزمز شعار تبلیغاتی “هم مزه هر لحظه” را دارد.
با این روش یعنی به کار بردن شعار تبلیغاتی زمان ماندگاری اسم محصول در ذهن ها نیز بیشتر می شوند.
استفاده کردن از قید و صفت در متن تبلیغاتی بسیار با اهمیت است. اما استفاده نامناسب و نابجا بسیار مخرب تر از استفاده نکردن از آن است.
مثلاً صفت هایی که “ترین” را نشان می دهد، مانند بهترین ها، برترین ها، صفت هایی که در آن ها اغراق بسیار زیادی وجود دارد، این صفت ها برای تبلیغات و برای شعار تبلیغاتی نامناسب هستند و تاثیر سویی در ذهن مخاطب می گذارد.
مثال هایی در این زمینه عرض می کنم:
تبلیغ آموزشی: آموزش ما بهترین است. نمیتوان به طور قطع گفت بهترین یعنی چه؟ بهترین بودن در ذهن هر فردی یک معنایی دارد پس از استفاده از این صفت در تبلیغات زیبا نیست.
در مورد شرکت بیمه: حسابی بیمه شوید. در اینجا کلمه حسابی یک صفت اضافی محسوب می شود.
تبلیغ بستنی: بهترین محصول برای بهترین ها این صفت های به کار برده شده مناسب نیستند و فقط برای رفع تکلیف گفته می شوند.
این رو در نظر بگیرید که همیشه اولین نوشته بهترین نوشته نیست. باید چندین بار بنویسید پاک کنید. به اولین نوشته خود اعتماد نکنید. برای نوشتن تبلیغات و شعار تبلیغاتی باید وقت بگذارید و با تمرین هرچه بیشتر به مقاصد خود برسید.
به جای به کار بردن صفت های نادرست، بهتره از صفت ها و کلمات جذاب استفاده کنیم. کلماتی مانند، عاشق رویا، راز و رمز و کلماتی هستند که افراد با آنها مانوس هستند و احساس خوبی به آن ها دست می دهند.
برای جزئی نویسی می توانیم از اعداد استفاده کنیم.
مثلا برای تبلیغ موبایل میتوانیم بگوییم باتری این موبایل” ۳۰ درصد قوی تر است” و عمر طولانی تر دارد . با این عدد ۳۰ مشخص می گوییم که چه میزان قوی تر نسبت به سایر باتری ها است و چون از صفت بهترین استفاده نکردیم، به صورت کاملا منطقی و باورپذیر برای مخاطب می باشند. این جمله کاملاً مثبت بیان شده و تبلیغ مناسبی برای موبایل می باشد.
برای بیان سبکی یک محصول می توانیم بگوییم ” ۵۰۰ گرم سبک تر”، برای تبلیغ چیپس می توانیم بگویم ” ۳۰ درصد روغن سالم تر”
لازم است بیان کنم شعار تبلیغاتی باید مرتبط با محصول باشد، از نوشتن شعارهای بیربط جلوگیری کنید.
مثلاً شعار داروسازی باکیفیت بمانید، کاملاً بی ربط است. هر چیزی می تواند با کیفیت باشد و مخاطب نمیتواند آن را با شعار داروسازی منطبق کند.
یا شعاری که شرکت فرش گفته است که از “پیله برون آی” و کاملاً بی ربط است یا تبلیغ کرم، “پوستتان عاشقش می شود” و یا تبلیغ خدمات اینترنتی، “بهار با لبخند تو زیباست”. این ها جملاتی هستند که مخاطب نمی تواند با آن ها ارتباط برقرار کند و نمی تواند آن ها را هضم کند.
شما تصور کنید راننده یک سواری هستید و با سرعت از اتوبان رد می شوید و زمان بسیار محدودی دارید که چشمتان به بیلبورد تبلیغاتی بیفتد و آن را درک کنید و محصول مورد تبلیغ را نیز دریابید. پس اگر این شعار یا تبلیغ از محصول ما بسیار دور از محصول باشد هیچ کسی متوجه منظور ما نمی شود.
بیان کلی گویی و مبهم نوشتن در متن کار نادرستی می باشد، زیرا مخاطب نمی تواند آن را تجزیه و تحلیل کند.
برخی از تبلیغات، فقط مناسب افراد خبره و کپی رایتر های ماهر می باشند. یعنی آنقدر دارای پیچیدگی است یا مبهم می باشد که فقط حرفه ای ها از خواندنش تبلیغ لذت می ببرند و افراد معمولی هیچی از آن متوجه نمی شوند. پس بهتراست تبلیغ، مختص کپی رایترها نباشد و برای عموم مردم بنویسیم و از کلی گویی، مبهم نوشتن و از جملات بی ربط و دور از محصولمان خودداری کنیم.
مثلا جمله تبلیغاتی “میوه را از تاکسی بخر”برای خرید آنلاین ابهام زیادی دارد و مخاطب باید خیلی درگیر تبلیغ شود تا شاید متوجه شود منظور از این تبلیغ چه بوده است.
یا جمله “خوش لبخند باشی” برای به کار بردن محصول خمیر دندان مفهوم اصلی را خوب به مخاطب نمی رساند.
می توانیم برای تبلیغ خمیر دندان از جملات تبلیغاتی، “دندان های سفید و براق” داشته باش یا “مقابله با کرم خوردگی دندان” استفاده کنیم.
طراحی ، بازاریابی محتوایی ، سئو و هک رشد همه بخش هایی از برنامه کامل بازاریابی دیجیتال هستند و اما کپی رایتینگ یا نوشتن محتوای تبلیغاتی چسبی است که همه آن ها را با هم مرتبط می کند و تبلیغات نویسی به طراحی شما معنا می دهد و پایه و اساس بازاریابی محتوا و سئو و هک رشد شما را فراهم می کند و هرچه متن تبلیغاتی بهتر نوشته شود.